نگاه شهید سلیمانی به دفاع مقدس عمیق و راهبردی بود
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۹۱۶۳۰
رئیس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس با بیان اینکه سردار سلیمانی توجه ویژهای به کنگره ادبیات پایداری داشت، گفت: نگاه حاجقاسم به دفاع مقدس عمیق و راهبردی بود.
به گزارش ایمنا و به نقل از دفاعپرس، سردار سرتیپ دوم پاسدار عباس بایرامی، رئیس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس در آئین رونمایی از پوستر دهمین کنگره ادبیات پایداری با محوریت جهاد تبیین با بیان اینکه هماکنون رشته ادبیات پایداری در ۴۲ دانشگاه وجود دارد، اما این رشته در کمتر از ۲۵ دانشگاه فعال است، اظهار کرد: کمبود منابع علمی و بازار کار مهمترین مشکل رشته ادبیات پایداری برای دانشجویان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سردار بایرامی با تاکید بر اینکه نیازمند ایجاد مبانی شعر و ادبیات در زمینه ادبیات مقاومت هستیم، افزود: از سال ۱۳۸۴ که کنگره ادبیات پایداری در کرمان ایجاد شد در مقوم کردن این رشته در دانشگاهها مؤثر بوده است که این روزها با همکاری وزارت علوم امتیازاتی برای دانشجویان این رشته در نظر گرفته شده است.
رئیس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس حفظ دبیرخانه دائمی این کنگره در دانشگاه شهید باهنر کرمان را سیاست این سازمان معرفی کرد و ادامه داد: شخص سردار حاجقاسم سلیمانی که اهتمام ویژهای به این کنگره داشتند، در اینباره گفته بودند جنگ را خیلیها انجام دادهاند، اما مانایی فرهنگ دفاع مقدس بر عهده اهالی علم و دانشگاهیان است؛ این جمله شهید سلیمانی یک نگاه عمیق و راهبردی است.
کد خبر 622902منبع: ایمنا
کلیدواژه: دفاع مقدس ادبیات پایداری سردار سلیمانی شهید حاج قاسم سلیمانی رئیس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق ادبیات پایداری دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۹۱۶۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صوتی کمتر شنیده شده از سه اسطوره دفاع مقدس حین عملیات
شنیدن صدای فرماندهان جنگ برای اولین بار آن هم در بحبوحه انجام عملیات، می تواند جالب و شنیدنی باشد. اسطوره های شهیدی که طی این سال ها بیشتر نامشان را شنیده ایم. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، شنیدن صدای فرماندهان جنگ تحمیلی برای اولین بار آن هم در بحبوحه انجام عملیات، می تواند جالب و شنیدنی باشد. اسطوره های شهیدی که طی این سال ها بیشتر نامشان را شنیده ایم و حالا به صدایشان گوش می دهیم که در شرایط سخت چطور با ایمان و قلبی مطمئن در وسط میدان آتش با دشمن می جنگیدند.
اگر مقابل دشمن شل بگیریم مشکل حل می شود؟ + صوتدر ادامه می توانید بشنوید صوت مکالمه بیسیم شهید رضا چراغی با شهید زجاجی و شهید همت در حین عملیات والفجر 1 که در 22 فروردین سال 1362 در لشکر 27 محمدرسول الله (ص) ضبط شده است.
.
شهید رضا چراغی از فرماندهان لشکر 27 بود که چند روز پس از این صحبت، در 27 فروردین به شهادت رسید.
شهید ابراهیم همت ماجرای شهادت او را روایت میکند: آن شب رضا پیش ما ماند و دو سه ساعتی خوابید. اذان صبح روز 27 فروردین که بیدار شد، بعد از خواندن نماز، دیدم شلوار نظامی نویی که در ساکاش داشت، از آن درآورد و پوشید. با تعجب پرسیدم «آقا رضا هیچوقت شلوار نو نمیپوشیدی، چی شده؟» با لبهایی خندان به من گفت «با اجازه شما میخواهم بروم خط مقدم» گفتم «احتیاجی نیست بری این جلو. همین جا بیشتر به شما نیاز داریم». ناراحت شد. به من گفت «حاجی جان میخوام برم جلو وضعیت فعلی خط رو بررسی کنم الان اونجا بچههای لشکر خیلی تحت فشار هستن».
در همین اثنا از طریق بیسیم مرکز پیام خبر رسید که لشکر یک مکانیزه سپاه چهارم بعثیها، پاتک سختی را روی خط دفاعی بچههای ما انجام داده.
رضا رفت جلو چند ساعت بعد خبر دادند فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله (ص) در خط مقدم دارد با خمپاره شصت، کماندوهای بعثی را میزند؛ همین خبر نشان میداد وضعیت آنجا برای بچههای ما تا چه حد وخیم شده؛ گوشی بیسیم را برداشتم و شروع کردم به صدا زدن برادر چراغی؛ مدام میگفتم «رضا، رضا همت... رضا رضا همت» ناگهان یک نفر از آن سر خط گفت «حاجی جان دیگر رضا را صدا نزنید، رضا رفته موقعیت کربلا»! و من فهمیدم رضا شهید شده.
انتهای پیام/